Monday, February 05, 2007

 

"جامعه شناسی هنر بدون حضور "جامعه

توضیح عکس : نمایشگاه عکاس های جمشید بایرامی ، ضلع جنوبی دانشگاه تهران . شروع خوبی برای دموکراتیزه کردن هنر
امروز می خواستم ساعت 20: 10 در فرهنگستان هنر در خ . و لیعصر باشم یعنی همزمان با آغاز اولین سخنرانی . یک ساعت و پنج دقیقه تاخیر داشتم که هم خودم مقصر بودم و هم او، مقصر همیشگی، ترافیک . محیط گرمی بود .البته منظورم بیشتر به چیدمان سالن است. سالن خیلی بزرگ نبود ، سخنرانان و شنوندگان رو ی در روی و نزدیک بودند ، هر کس راحت سوالاتش را می پرسید و جوابش را می شنید.حیات قشنگی هم روبه رویمان بود .من به سخنرانی چهارم رسیدم . فکر کنم برنامه به موقع شروع شده بود ، سخنرانان حتی کمتر از زمان خود صحبت کردند و زمانی را هم با سوالات گذراندند .
از تفاوت نقاشی دوران سنتی و مدرن سخن به میان آمد . از هنر سفارشی شاهان تا حلقه ی هنرمندان نوگرا - که هنرشان را در گالری های پنهان در کوچه و پس کوچه ها ارائه می کنند از حلقه ای که در دنیای خاص خود از هنرهای مردم پسند دوری می کند - ، تا هنر مردم پسندی - که مکان های پررفت و آمد را فتح می کند : "مثلا نقاشی- خط ها و مینیاتورهایی که از خ .منوچهری به خیابان ها ی ولیعصر، تجریش ، جردن و... کشیده شده اند " - ، از سرمایه ی نمادینی که نوگراها به دنبالش اند و سرمایه ی مالی ای که هنرمندان مردم گرا جستجویش می کنند( تحقیق مشترک خانم راوردراد و آقای افسریان ) . محمد رضا جوادی یگانه از تفاوت سینمای ایران و آمریکا گفت اینکه فیلم های ایرانی بر خلاف نوع آمریکایی مشروعیت بخشی سیاسی ندارد و منجی را خارج از سیستم جستجو می کند . به خصوص بعد از خرداد 76 که عدم اعتماد میان هنرمندان و مدیریت فرهنگی ، علیه حکومت شدن هنرمندان و پایین آمدن مشروعیت نظام سیاسی بیشتر شده است . گریزی به رمان هم زده شد ، " رمان تاریخگرا " رمانی که در آن " شاهد روایت نسلی هستیم در قالب یک خاطره شخصی " یا شواهد یک شاهد ما جرا . مقایسه ی سه رمان برجسته ی تاریخگرا بر اساس نظر باختین : چند صدایی شدن رمان و کمرنگ شدن اقتدار نویسنده . نادر امیری گفت : در این جریان شوهرآهوخانم آغاز خوب و ناموفقی بود، سووشون جریان را به اوج رساند و چراغ ها را من خاموش می کنم رجعتی داشت به تک صدایی شدن آن هم از نوع درون گرا . "گویا در ناخودآگاه این رمان ها شخصیت ها باز تولید می شوند" . آقای پرستش با نظریات بوردیو به شعر سری زد و از تناقض گویی نیما ، فروغ ، هدایت و شاملو گفت و این تناقض را ناشی از جایگاه حوزه ی ادبیات دانست که " در نیمه پایینی حوزه ی قدرت و نیمه ی بالایی حوزه ی طبقات اجتماعی قرار گرفته بود " . از موسیقی و نمایش نامه هم حرف زدند ، اما ... این حرف ها ... !!!!!!!!! وقتی جلسه تمام شد همه اش به این فکر می کردم : " نتیجه ی این جلسه چه شد ؟ " هنر هنوز در ایران عمومی نشده ، با وجود موانع آشکار و پنهان حوزه ی هنر این حرف ها ما را به چه کار خواهد آید ؟ ( نمی خواهم بگویم که جایگاهی ندارند، ارزش یک کارپژوهشی به جای خودش اما این بحث ها صرف صحبت ها یی بود روشنفکرانه که امروز عصر تمام شد ! ) ... بعد از جلسه هم متوجه شدم که دکتر شریعتی به عنوان اولین سخنران از فواید و مضرات دموکراتیزه شدن هنر گفته است


خیابان ولیعصر را با یکی از دوستانم با لا می آمدیم و در باره ی جایگاه جامعه ی نبوده در این همایش حرف زدیم ، به نظرم این هم حلقه ی بسته ای بود از روشنفکران و نگاهی دور از میدان واقعی به هنر! گفتیم هنری که درباره اش حرف زدند چه معنای مشخصی داشت ، کدام سیاست ها آن را حمایت می کنند؟ سوالات دیگری با خارج شدن از آن جمع و در برخورد با جامعه در ذهنم شکل می گیرد . آن جمع و مانند آن ها مدت های زیادی است از هنر ، آسیب هایش و تحقیقاتشان می گویند اما بیرون این حلقه دوری از هنر هنوز هنوز هنوز در میان مردم زنده است . بخشی از موفقیت جریان قدرت به دلیل حضور در میان مردم است . این جمله را ( نقل به مضمون ) چندی پیش دکتر گودرزی بعد از کلاس گفتند . این حضور کی می خواهد در هنر رخ بنمایاند ؟

Comments:
شنیده‌ام این نمایشگاه خیابانی که تصویرش را آوردی خیلی هم با ساز و کارهای دموکراتیک همخوانی ندارد و اداره نمی‌شود !
...
سپاس از نوشته خواندنی و خوبت.
 
بي معرفت اين جور برنامه ها بود به ما هم خبر بده در ضمن مطلبي نوشتم با عنوان جامعه شناسي بومي و انفجار نور
 
مرسده عزیز
منظورم نمایشگاه بایرامی نبود. خود نمایشگاه و فضای نمایشگاهی را گفتم . گویا دسترسی به آن فضا و موقعیت نمایشگاهی برای هر کسی و البته برای هر نمایشگاهی میسر نمی‌شود
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]