Friday, March 09, 2007

 

کنشگرانی مغلوب ساختارها

مارس امسال بی سرو صدا گذشت ، نه پارک لاله خبری بود و نه هفت تیر ، تنها یک تحصن بی مجوز در پارک دانشجو همراه با ضرب و شتم !، خبرها در سایت ها و روزنامه ها خاموش شنیده یا خوانده شد . سر و صدایی هم از مقابل دادستانی انقلاب بلند شد و با دستگیری چندین نفر و آزادی تعدادی شان خوابید . در این سکوت موضوعات زنانه ی این مدت را در ذهن ام مرور می کنم : زنانی که قرار بود به هیئت رئیسه ی مجلس راه پیدا کنند و به آن راه نیافتند برای جلوگیری از فساد ، تلاش برای وضع قانون حجاب برای جلوگیری از فساد ، فیلم های سینمایی که در آن زنان از محدوده ی مورد انتظار خارج شده اند ، پخش چندین هزار نسخه ای سی دی زندگی خصوصی یک هنرپیشه ی زن، تلاش یک موسسه ی غیر دولتی برای جمع آوری یک میلیون امضا برای اعاده ی حقوق زنان و برگزاری کمپینگ هایی در همین زمینه ، صحبت از کم شدن ( یا حتی برداشتن ) سهم دختران در بعضی از رشته های دانشگاهی ، گفتن از عندالاستطاعه شدن مهریه زنان ، آشکار شدن فعالیت زنان در مداحی و نوحه سرایی مجالس زنان روی پارچه نوشته ها،توانایی یک دختر 16 ساله در ساختن انرژی هسته ای!!! و... . من فمینیست نیستم ، دوست هم ندارم من را اول با جنسیتم بشناسید : من یک انسانم . یادم می آید دکتر شریعتی در یکی از کلاس های خود می گفت وقتی من به ایران آمدم متوجه جنسیتم شدم
چه آن هایی که در این چند سال از فعالان حقوق زنان بودند ، چه آن هایی که دستگیر شدند ، چه آن هایی که آزاد شدند ، چه آن هایی که خود را فمینیست می خوانند ! چه زنانی که نسبت به این موضوعات بی تفاوت اند و چه نماینده ی زنی که می گوید 12 ماه در مجلس به مردم خدمت کردم حالا اگر یک روز( 8 مارس ) حرف نزم ، چیزی نمی شود ! همه کنشگرانی هستیم که به مراتبی مغلوب ساختار های حاکم بر خانواده و جامعه شده ایم . " دیگران " آنقدر در ساختن"هویت زنانه"مان موثر بودند که خواسته یا ناخواسته بعضی وقت ها یا تمام اوقات به انتظاراتشان پاسخ داده ایم اگر نه ، برچسب هایشان را تحمل کرده ایم . شما را نمی دانم ! اما من ترجیح می دهم در درجه ی اول یک انسان باشم و راه هایی را پیدا کنم تا تسلط هویت زنانه را بر خودم کم کنم شاید حتی زمانی تحمل برچسب را ترجیح دهم

Comments:
به نظر من مدرنيته بيشترين لطف رو به زنان كرد و تمام وظايف سنتي زن رو از بين برده امروزه كارهاي منزل توسط خشكشويي ها و ماشين هاي لباسشويي و ظرفشويي انجام مي شود و براي خورد و خوراك هم كافي است كه با يك تلفن غذا را دم در تحويل بگيريم فقط مي ماند درد زايمان كه خدا بركت بده به علم پزشكي و عمل سزارين. در حالي كه مردان همچنان به انجام وظايف سخت خود مشغول اند تا براي زنان خونه و ماشين و رخت و لباس و لوازم آرايش تهيه كنند تا زنان بروند درس بخوانند و تجمع كنند براي احقاق حقوق
 
در ضمن دكتر شريعتي اگر در غرب نگاهي به مغازه هايي مي انداخت كه زنان در ويترين آنان مشغول جذب مشتري هستند شايد متوجه هويت جنسي زن در غرب مي شد و كمي دلش براي زنان غربي كه تبديل به كالا شده اند مي سوخت
 
Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]





<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Subscribe to Posts [Atom]